افشای ناگفتهها در خصوص ماهیت اصلی دولت جمهوری اسلامی ایران بانضمام انتشار و افشای مکاتبات درونی نظام جمهوری اسلامی و غارت سرمایههای ملی کشور ایران بدست ارگانها و افراد مختلف وابسته به حکومت آخوندی در داخل و خارج کشور . استفاده از مطالب و اسناد این وبلاگ بدون ذکر نام منبع بر خلاف اخلاق و مقررات بوده و شامل پیگرد نیز میگردد . جهت برقراری ارتباط میتوانید با آدرس زیر مکاتبه کنید pouriya1979@yahoo.com
کل نماهای صفحه
شنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۸
دستگیری زنان در دهه 60، با فشارهای گوناگون فیزیکی، روانی و فردی صورت
میگرفت. پاسداران و ماموران رژیم در انظار عمومی با ایجاد جو رعب و وحشت
در میان مردمی که گاها به کمک شتافته بودند و به دستگیری اعتراض داشتند
با استفاده از عباراتی مانند «این زن فاحشه است، بدحجاب است، خراب است و
مسلح است.» از اعتراض مردم جلوگیری کرده و زندانی را به محل بازداشت
انتقال میدادند ،در محل بازداشتگاه(زندان موقت) ابتدا به طور چندشآور
بدن زن زندانی توسط زن پاسداری بازرسی میشد، گاها سینه، کمر و شکم را
چنگ زده و میگشتند و با انگشت قسمت حساس بدن را لمس و بازرسی می-کردند
ادامه گشت بدنی و فشار روانی به اینها محدود نمیشد. کتک، ضرب و شتم با
آلات قتاله، یعنی اسلحه و چوبهای کلفت که به گفته خودشان "خر کش و سگ
کش" بود و با ضربه زدن پوتین سربازی به اندام تناسلی زن زندانی توسط
پاسدار مرد، انجام میگرفت. این نمونه آخر به صورت فردی گزارش شده است و
شکل عام به خود نداشت هر چند که آزار و فشار روانی به وفور در زندان
اعمال میشد.
یک نمونه: در اتاق بازجویی، مرد پاسداری موهای زن زندانی را به دست گرفته
و مدام به میزی میکوبد؛ یا الله اعتراف کن دوستات کیانند؛ یا الله وصیّت
نامه بنویس؛ موقعی که بازجویی تمام میشود پاسدار خودکاری به دست زن می
دهد تا مبادا دست نامحرم زن با دست او تماس پیدا کند.
نمونه دیگر: یا در روی تخت شکنجه بازجوی مرد روی پاهای زندانی زن می
نشیند تا کابل به درستی و به کفایت به کف پا اصابت کند. وقتی شکنجه به
اتمام میرسد مرد بازجو از روی پا بلند میشود و سر شلنگ را به دست زن می
دهد و میگوید «دستتو به من نمیزنیها» یعنی فاصلهای را بایستی زن
زندانی حفظ میکرد. تا چند لحظه قبل مرد بازجو، روی پا و دهان زن زندانی
نشسته بود!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر