کل نماهای صفحه

پنجشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۸




دولتمردان ایران نمیدانم باید به شما سلام گفت یا نه؟

آیا این بود همان انقلابی که امامتان گفت ؟ آیا این بود همان راه حسین ؛ آیا این بود همان راه شهدا ؛ آیا این بود همان راهی‌ که شما میخواستید ؟

مگر شما به مرگ و به قیامت ایمان ندارید ؟ شما که نماز میخوانید ! آخر این چه رسمی‌ است که شما در پیش گرفته اید . آقایان حکومت بترسید از زمانی‌ که مردم تصمیم بگیرند که شما نباشید ؛ آان زمان چه می‌کنید ؟ شما چطور حاضر هستید دستتان به خون جوانان این مملکت آلود شود ؟ مگر این مردم چه میخواهند ؟ آیا طلب آزادی کردن برای شما سنگین است ؟ آیا شما از دادن حق به مردم هراس دارید ؟ اکنون دیگر نیازی به فلسطین نیست ایران فلسطین است . اکنون دیگر نیازی به غاصب نیست . شما خود غاصب هستید . آیا این حرکات شما خود نوعی جنایت نیست ؟ شما چگونه به قیامت ایمان دارید ؟! اصلا ایمان دارید ؟ به خودا قسم که شما از نرون هم خون خوار تر هستید خجالت بکشید ؛ شرم کنید ؛ کارهای شما حتی حیوان درنده را هم به شرم وادار می‌کند . این اسلام نیست که شما از آن نام می‌برید ؛ این اصل جنایت است .. بترسید از زمانی‌ که به دست مردم گرفتار شوید آن زمان چه جوابی‌ دارید بدهید؟؟ کاری نکنید که حادثه عاشورا برای خود شما علنی شود ؛ آن زمان به دست مردم حسینی شما یزیدیان در پوشش حسین واقعا بر نیزه خواهید شد . بترسید که فصل خزان یزید پیشگان نزدیک است
.......

























اینجا فلسطین نیست .... ایران است
اری اینجا فلسطین نیست ایران است -همان ایران سبز که مردم سبزش برای از بین بردن جلادان تبر بدست که قصد قطع کردن درختان سبزش را دارند حتی از خون خود هم دریغ نمیکنند - درود بر سبز پوشان سبز روی خونین چهره ....

چهارشنبه، آبان ۲۷، ۱۳۸۸






حالا باید از این آقایان سوال کرد که هدف شما از اینکه آن موقع در جنگ بودید آیا برای این بود که حالا بیایید و دستتان به خون جوانان این مملکت آلوده شود

سه‌شنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۸


در طی بوجود آمدن موج گسترده ناآرامی ها در سطح کشور پیامکی به مبایل عده ای از هموطنان ارسال شده با این موضوع که :
شهروند محترم طبق اطلاع واصله جنابعالی تحت تاثیر تبلیغات ضد امنیتی رسانه های وابسته به بیگانگان قرار گرفته اید در صورت هر گونه حضور در تجمعات غیر قانونی و ارتباط با رسانه های خارج از کشور برابر مواد489 و499 و 500 و 508 و 514 و 609 و 610 و 689 قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته میشوید و برخورد قانونی با شما میشود
این هم تصویر این پیامک که بوسیله دوربین گرفته شده است
شهید احسان فتاحیان * نشسته از سمت چپ نفر اول*
به قول فرزاد کمانگر عزیز که گفته :


هر شب ستاره‌یی به زمین می‌کشند و این آسمان غم‌زده غرق ستاره‌ها استسلام رفیق، چه‌گونه تجسم‌ات کنم؟ به کدام جرم تصورت کنم؟ جوانکی نحیف بر فراز چوبه‌ی دار که به شکفتن غنچه‌ی خورشید لب‌خند می‌زند؟ یا کودکی پابرهنه از رنج‌دیده‌گان پایین شهر که می‌خواست مژ‌ده‌ی نان باشد برای سفره‌های خالی از نان مردم‌اش.چه‌گونه تجسم‌ات کنم؟ نوجوانی از جنس آزاد چشیده‌گان بالای شهر که الف‌بای رنج و مظلومیت، درس مکتب و مدرسه و زنده‌گی‌شان است. راستی فراموش کردم؛ شهر من و تو پایین و بالا ندارد، چهار سوی آن رنج و درد است.بگو رفیق بگو...می خواهم تصورت کنم. در هیات «سیامند» که رخت عروسی به تن کرد تا به حنابندان عروس آزادی برود.چه‌گونه؟ چه‌گونه تصورت کنم؟ در پوشش جوانی که راه شاهو را پیش گرفته تا از لابه‌لای جنگل‌های سوخته‌ی بلوط به کاروانی برسد که مقصدش سرزمین آفتاب است؟ ولی هیچ‌کدام از این‌ها که جرم نیست، اما می‌دانم «تعلق به این خلق تلخ است و گریز از آن‌ها نامردی»....و تو به گریز و نامردمی کردن «نه» گفتی و سر به دار سپردی تا راست قامت بمانی.رفیق آسوده بخواب... که مرگ ستاره نوید بخش طلوع خورشید است و تعبیر خواب چوبه‌ی داری که هر شب در سرزمین‌مان خواب مرگ می‌بیند، تولد کودکی است بر دامنه‌ی زاگرس که برای عصیان و یاغی شدن به دنیا می‌آید.آرام و غریبانه تن‌ات را به خواب بسپار و با زهدان زمین بوسه ببند برای فردای رویش و رستن.بدون لالایی مادر، بدون بدرقه‌ی خواهر و بدون اشک پدر آرام بگیر در خاک سرزمینی که ابراهیم‌ها، نادرها و کیومرث‌ها را به امانت نگه داشته است.فقط رفیق بگو... بگو می‌خواهم بشنوم چه بر زبان‌ات چرخید آن‌گاه که صدای پا و درد به هم می‌آمیخت؟ می‌خواهم یاد بگیرم کدام شعر، کدام سرود، کدام آواز کدام اسم را به زبان بیاورم که زانوی‌ام نلرزد. بگو می‌خواهم بدانم، که دل‌ام نلرزد آن‌گاه که به پشت سر می‌نگرم...سفرت به خیر رفیق من درد مشترک‌ام مرا فریاد کناین خواب زده‌گان غرقه در خون را مگر با اعدام ستاره‌گان هم‌چون تو بتوان بیدار کرد.چشمان‌ات را باز کن، به خروشید پشت ابر بگو تا طلوع کند، می‌دانم که نگاه‌ات راز بودن برای دیگران را فاش می‌کند، بگشای دهان‌ات را و عدالت را فریاد بزن. چه‌گونه می توان قامت به دار آویخته‌ات را به تصویر کشید در حالی که خواسته‌های انسان‌ دوستانه‌ات به دار عمل آویخته نشد و صدای وطن‌دوستی ات در حنجره خفه شد...داغ تو و هم‌فکران‌ات بر دل داغ دیده‌ی دوست‌داران‌ات تاولی ابدی نهاد...آه غم نبودنت، تا ابد با ما است


آری ........ بخواب رفیق ........... آسوده بخواب...........سفرت بخیر.
آری بخواب احسان عزیز : مرگ پایان کبوتر نیست.......

رتبه دو رقمی کنکور و دانش آموز سابق سازمان استعدادهای درخشان و پزشک جوان کشورمان که در حال انجام خدمت سربازی بود و از بد حادثه در زندان کهریزک در حال انجام خدمت بود و کسی که شهید محسن روح الامینی را قبل از شهادت مورد معاینه قرار داده بود در کمال صحت و سلامت عقلی و جسمی در طی دوران بازداشتی خود که به دستور بازرسی ناجا به او تحمیل شده بود در آسایشگاه پرسنل کادر وظیفه ناجا در اثر سانحه سکته قلبی *آسمان آبی را بجای کره خاکی در آغوش کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد. و پیکر مهربان و زیبایش در غربت زادگاهش غسل داده و کفن شد و در میان تدابیر شدید امنیتی و نظامی در زادگاهش که مدفن بسیاری چون اوست که قهرمانانه روی در نقاب خاک کشیدند..... بخاک سرد سپرده شد . دکتر رامین پوراندرجانی متولد1983 تبریز و فارغ التحصیل رشته طب از دانشگاه تبریزو دانش آموز محجوب دبیرستان شهید مدنی تبریز و پزشک وظیفه بیمارستان ناجا در بازداشتگاه کهریزک بود که بخاطر اطلاع از نحوه شکنجه ها و آزار جسمی روا داشته شده به زندانیان این بازداشتگاه و در پی شهادت محسن روح الامینی مورد توبیخ و تهدید رسمی سازمان حفاظت اطلاعات ناجا و بازرسی کل ناجا قرار گرفته و تهدید به ابطال پروانه طبابت و محکومیت پنج ساله زندان شده بود که در صورت عنوان نمودن حقایق این بازداشتگاه تمام موارد فوق در مورد او به اجرا در خواهد آمد . لازم به توضیح اینکه طبق مفاد آیین نامه سازمان پزشکی قانونی در خصوص افراد متوفی براثر سکته و در صورت تقاضای خانواده متوفی مبنی بر انجام معاینه از طریق کالبد شکافی و با توجه به درخواست خانواده ایشان از طرف سیستم امنیتی این اجازه داده نشده و پیکر این جوان زیبا روی تبریزی علی رغم در خواست خانواده اش بدون کالبد شکافی به خاک سپرده شد . روحش شاد و راهش پر رهرو و نامش همیشه زنده.......
دکتر محمد ملکی، شب گذشته از بند 209 به بند 350 زندان اوین منتقل شد.اخبار دریافتی حاکی از وضعیت بد جسمانی دکتر محمد ملکی است ضمن اینکه شرایط روحی وی خوب گزارش شده است. دبیر شورای همبستگی برای دمکراسی وحقوق بشر در ایران در اولین ماه بازداشت خود هر روز به مدت 5 الی 6 ساعتتحت بازجویی قرار داشته و بازجویی‌های وی با توهین و هتاکی همراه بودهاست.دکتر محمد ملکی، رییس سابق دانشگاه تهران صبح شنبه 31 مردادماه در منزل شخصی‌اش بازداشت شد. این بازداشت در حالی صورت گرفت که وی به مدت سه ماه تحت درمان بیماری پروستات قرار داشت. با توجه به وضعیت نامناسب جسمانی دکتر محمد ملکی و نیاز وی به مراقبت‌های پزشکی ادامه‌ی نگهداری وی درزندان نگرانی‌هایی را در مورد وضعیت این استاد بازنشسته‌ی دانشگاه به وجود آورده است.گفتنی است دکتر محمد ملکی اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب درتیرماه 1360 به دلیل مخالفت با تعطیلی دانشگاه‌ و انقلاب فرهنگی بازداشت شد و مدت 5 سال را در زندان به سر برد.
علی رغم اعتصاب سراسری فعالین سیاسی و مدنی کرد در زندان های کردستان وایران و فشارهای سازمان های مدافع حقوق بشر داخل و خارج از کشور, جمهوری اسلامی ایران بر ادامه ی جنایت های کوردستیزانه ی خود پافشاری کرد واحسان فتاحیان فعال سیاسی 27 ساله ی کورد را در انبار زندان سنندج و باحضور مقامات امنیتی, انتظامی و قضایی به دار آویخت.ما 60 نفر از فعالین سیاسی و مدنی زندان سنندج رسما برگه اعتصاب امضاکرده و به رئیس زندان تحویل دادیم, اما دستگاه قضایی با اجرای حکم, این تنها راه اعتراض بندشدگان را نیز تحمل نکرد و اقدام به پرونده سازی جدیدبرای هر 60 نفر کرد.ما از یاری آزادیخواهان و انسان دوستان در داخل و خارج از زندان ها و درداخل و خارج از کشور سپاسگذاریم و امیدواریم این جنبش همه گیر محکومیت اعدام و دفاع از فعالین محکوم به اعدام کرد, به قوت خود ادامه ی فعالیت دهد تا دیگر شاهد به وقوع پیوستن جنایاتی از این دست نباشیم.ما اعدام احسان را شدیدا محکوم میکنیم و این مسئله را جنایتی آشکار علیه ملت کرد میدانیم. همچنین نشر اکاذیب صدا و سیمای ایران را محکوم میکنیم و اعلام میکنیم :احسان فتاحیان نه تنها کسی را نکشته, بلکه فریاد آزادیخواهانه و عدالت طلبانه ی ملت ماست و نشر چنین اکاذیبی نه تنها خدشه ای به چهره ی این قهرمان ملی وارد نمی سازد بلکه چهره ی واقعی جنایتکاران خونخوار راآشکارتر میسازد. احسان آنچنان باورمند به اهداف انسانیش بود که با گامهای قاطعانه اش و با لبخند بر لبان و کف زنان به پایه ی چوبه ی دار رفت وروبه جلادانش کرد و گفت : '' خوشحالم که اعدامم میکنید " , و خود صندلی اعدام را به عقب راند و خود را به آغوش رهایی سپرد.احسان شهید و قهرمان ملی ماست و هر دم با ما و در دلهای ماست.اعدام احسان, احسان را به پایان نرساند. مرگ او اشارتی بود به زندگی هایی نو. ما همگی احسانیم. همچنانکه خود او گفت : " اگر به گمان زورورزان وحاکمان, مرگ من موجب حذف مسئله ای به نام مسئله کردستان خواهد شد بایدگفت زهی خیال باطل . نه مردن من و نه هزاران چون من مرهمی بر این درد بیدرمان نخواهد بود و چه بسا آتش آنرا شعله ورتر خواهد نمود. بی گمان ((هرمرگ اشارتی است به حیاتی دیگر)) "

یکشنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۸











این هم تصاویر جدید تر سایت اتمی قم که در آن سکوی پرتاب موشک های زمین به هوا هم دیده میشود



اگر چه این تصاویر قدیمی است و قبلا هم به انواع مختلف پخش شده اما دیدن دوباره آن خالی از لطف نیست


************************************************************************************


تصویر اول : ایستاده از سمت چپ . جواد عباسی کنگوری معروف به آزاد و مشهور به آملی


نشسته روی صندلی : فهیمه دری نوگورانی (( همسر سعید امامی-اسلامی))


ایستاده از سمت راست. احمد شیخها معروف به احمد نیاکان معروف به تفتازانی


** مکان : اتاق بازجویی زندان امنیتی 209 در زندان اوین -


** زمان : پس از وقوع قتلهای زنجیره ای و دستگیری باند سعید امامی (اسلامی)در حال بازجویی از همسر سعید امامی


************************************************************************************


تصویر دوم : تصویر فردی که روی صورتش با دایره مشخص شده . علی اکبر باوند معروف به مجتبی بابایی مشهور به امیری


نشسته روی صندلی یکی از عناصر باند سعید امامی در حال نوازش شدن به طریق اسلامی


ایستاده : احمد شیخها معروف به احمد نیاکان مشهور به تفتازانی


** مکان : اتاق بازجویی زندان 209 امنیتی در زندان اوین


** زمان : پس از وقوع قتلهای زنجیره ای و دستگیری باند سعید امامی (اسلامی)


***********************************************************************************










این هم تصاویر فدایی ولایت خمینی- از جوانی و میانسالی و مرگ




جنایتکار سیستم امنیتی ایران - عامل و عامر قتلهای زنجیره ای - نقش اول ماجرای سونای زعفرانیه و ....




کسی نیست جز : سعید امامی (اسلامی )

این هم عکس حسن زارع دهنوی معروف به قاضی حداد- معاون امنیت دادگاه انقلاب و رییس شعبه یک ویژه امنیت در دادگاه انقلاب آدم کوکی وزارت اطلاعات در صدور احکام نا متعارف قضایی برای زندانیان وزارت اطلاعات

این هم تصویر حکم مسئولیت محمد محمدی ری شهری بعنوان وزیر اطلاعات
که توسط میر حسین موسوی به او داده شده است






تصاویری از داخل بند امنیتی 209 اوین ( سلولهای انفرادی )
با سپاس از مجموعه مدافعین حقوق بشر در ایران



جمعه، آبان ۰۸، ۱۳۸۸


هفت حوض نارمک تهران - کوچه جنب کلانتری 127 نارمک - پایگاه هشتم پلیس امنیت تهران - بازداشتگاه شهید حسنی دوست - ظرفیت نگهداری 150 نفر - تمام سلولها انفرادی و محوطه بازداشتگاه در زیر حیاط کلانتری میباشد - جهت دیدن تصویر روی ان کلیک کنید.