کل نماهای صفحه

شنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۹

خمینی جنایتکار - سخنانی که هیچگاه پخش نشد



سخنانی که هیچگاه پخش نشد
یکی‌ از دختران اجاره‌ای در تهران که از عناصر وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران است شناسایی شد

در پی‌ تحقیقات تنی چند از دوستان که از طریق منابع اصلی‌ به این اطلاعات دسترسی‌ پیدا کرده اند مشخص شد معا ونت اطلاعات سپاه پاسداران و فرماندهی حفاظت اطلاعات بسیج تهران بزرگ با همکاری و مشارکت معا ونتهای : سیزده ، پانزده و نوزده ، اداره کلّ چپ ، اداره کلّ راست ،اداره چپ نو و اداره راست نو ، وزارت اطلاعات با شناسایی دختران فاقد وجاهت اخلاقی‌ از این افراد به بهانه حق السکوت و همکاری به شرط آزادی اقدام به پرورش نیروی نفوذی کرده و حتی ماهیانه هم حقوق قابل توجهی‌ به این افراد پرداخت میشود ، وظیفه مشخص شده برای این افراد به ترتیب زیر است :

نفوذ در گروههای دوستی در پیستهای اسکی و زمینهای اسکیت

نفوذ در گروههای موسیقی زیر زمینی و پارتیهای شبانه

 نفوذ در شرکتهای هرمی (گولد کوئیست و ... )

 نزدیک شدن به هنرمندان سینما برای داشتن عکسهای خصوصی با آنها برای ایجاد فشار بر آنها در موقع لزوم برای شرکت در محافل دولتی و اعلام حمایت از مراسم تشریفاتی دولتی(در این خصوص به نام ۲ بازیگر با سابقه و  ۱ خواننده جوان معتبر بر خوردیم )

 برقراری ارتباط با مدیران شعبات بانکها دولتی (علت این امر راتاکنون متوجه نشده ایم)

نزدیک شدن به برخی از صاحبان صنایع و کارخانجات عمده (در اینجا به نام ۲ کارخانه عمده تولیدی برخورد نمودیم ) و پسران برخی از افراد سرشناس و سرمایه دار با واسطه و معرفی دیگران

********************************
اما ماجرای پیگیری و علت آن : در راهپیمائی روز قدس و روز ۹ دی در تهران تعدادی دختر جوان با پوشش کاملا نا‌ متعارف در سطح شهر و در میان راهپیمائی کنندگان وارد شده و با در دست داشتن تصویر علی‌ خامنه‌ای اقدام به بر هم زدن نظم حضور مردم شده و با قرار گرفتن در مسیر عکاسان و خبرنگاران با توجه به ظاهرشان که با قوانین ایران کاملا نا‌ موزون است سوژه بسیار جذابی برای عکاسان و خبرنگاران میشوند که این افراد با توجه به ظاهرشان خواستار حکومت اسلامی هستند و در همین بین هم تصویر آنها در سایتهای خبر گذاری منتشر شده و مورد استفاده همگان قرار می‌گیرد ؛ اما بشنوید از زبان دوست من که این موضوع برایش جالب میشود و در همان روز برگزاری مراسم روز قدس با توجه به نوع کارش به میان جمعیت رفته از از این چند دختر در خواست می‌کند که پوشش خود را رعایت کنند که در همین بین از طرف چند لباس شخصی دیگر مورد خطاب قرار می‌گیرد که ( اخوی : خسته نباشی‌ ، خودی هستند ) از طرف این چند نفر به عقب رانده میشود ، پس از مدتها این دوست فضول ما که از نوع کار شدیداً ناراحت شده بود پیگیری می‌کند و به نکته بسیار جالبی‌ از سردسته این افراد با مشخصات زیر برخورد می‌کند و چیزهای که بیا و ببین قسمتهایی را که در زیر میخوانید گوشه‌ای از اطلاعات داده شده میباشد که به دلیل حفظ فرد یا افراد ارسال کننده مطلب و اطلاعات در برخی‌ موارد قادر به توضیحات کامل نیستم و امیدوارم که حساسیت موضوع را درک بفرمایید این اطلاعات با تصویر همین فرد که از ارشیو عکس خبرگزاری ( ایسنا ) استخراج شده و ممهور به لوگوی خبرگزاری ( ایسنا ) هست جهت اطلأع عزیزان منتشر میشود ..

                                               *********************************
محل سازماندهی این افراد درخیابان پاسداران ، برج سفید

تارا لطفی با نام مستعار ( نیلو روحی ) حدود ۳۴ساله و ساکن تهران و بر اساس اطلاعات کسب شده تا سال  ۸۲ در محلی به آدرس: پیروزی خ -  پیروزی - حوالی میدان اول نیروی هوایی با  ۳  دوست دیگر در یک خانه زندگی می نموده و با سرپستی زنی به نام اشرف کوشکی (معروف به خاله اشرف ) به تن فروشی و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی در منطقه ولیعصر و میدان ونک مشغول بوده. در سال  ۸۲ در پارک ملت همراه ۳ جوان توسط پلیس دستگیر شده و در کیفش مقدار ۷۵گرم LSD و حدود ۲۰۰ گرم حشیش کشف شد. بلافاصله به مقر نیروی انتظامی در منطقه برده شده اما بعد از آن به دفتر نیروی انتظامی در منطقه تجریش برده شده است ( همین امر یعنی جابجایی بین  ۲ منطقه بدون هیچ دلیلی نیز جای سوال است که چرا متهم باید بین ۲ منطقه جابجا شود )  از اطلاعات سپاه ( در پوشش نماینده دادستانی تهران ) به این مقر مراجعه در ازای همکاری با دادستانی قول مساعدت و مسکوت ماندن پرونده را با او تعداد  ۲  دختر دیگر بازداشت شده داده می شود و در خصوص تارا گفته می شود که حکم حمل این میزان مواد بین ۶ تا  ۸ سال حبس است و دختران را مجبور به همکاری با دستگاه قضایی مینماید. این افراد با گرفتن کارتی به نام انصار کارت از بانک انصار (تحت پوشش سپاه ) ماهانه مبلغ  ۴۲۵۰۰۰  تومان حقوق دریافت می نمایند .
وقتی‌ مجری صدا و سیما
 جانگداز رو
 جانگوز بگه
 بیا و ببین
تو اون صدا و سیما
چه خبره...





شهرام امیری از دروغ تا واقعیت

بالاخره این جیمز باند حکومت آخوندی با استقبال مقامات امنیتی و کشوری و لشگری وارد تهران شد و در فرودگاه خمینی مورد استقبال سران حکومت و خانواده ‌اش قرار گرفت ولی‌ چند نکته جای بحث دارد :

نکته اول: این طفل معصوم از بس که تحت فشار روحی‌ و روانی‌ بوده و توسط سازمان اطلاعات آمریکا مورد آزار و اذیت روحی‌ و روانی‌ قرار گرفته بود از لاغری و شکسته شدن چهره ‌اش کم کم رو به موت داشت میرفت و اصلا نای پایین آمدن از پلهای فرودگاه رو نداشت و زمانی‌ که روی پله برقی قرار داشت در حال غش کردن بود و به همین خاطر چند نفر زیر بغلش رو گرفته بودند تا مبادا از زور شکنجه‌هایی‌ که شده از روی پله‌ها پرت نشه پایین ....

نکته دوم : زمانی‌ که داشت مصاحبه میکرد اینقدر تحت فشار روحی‌ گذاشته بودنش که حرفاش یادش میرفت ( آخه از قدیم گفتن دروغ کم حافظه میشه ) بیچاره مونده بود معطل که چه حرفی‌ رو کجا باید بزنه.

نکته سوم : من که بالاخره نفهمیدم این بابا بیهوش رفته تو هواپیمای نظامی یا با پای خودش ، که یادش هست هواپیما از چه نوعی بوده ؟ عجب حافظه ائ داره این بابا مغزش همه چیز رو ضبط میکنه !! در حالت بیهوشی همه چیز یادش هست ، نفراتی که دزدیدنش ، نوع هواپیما، مقصد ، رنگ ماشین ، نوع آمپول ، مدت زمان مسافت پرواز ، اصلا من فکر می‌کنم این بابا خودش اتم هست ..... نه کارشناس اتمی‌ . !!!!
در هر صورت شهرام امیری اگر هم اطلاعات داده باشه اطلاعات سوخته شده هست و اطلاعات این فرد ممکنه چمد وقت به قول معروف صداش در بیاد که سوخته شده بوده و بس ، قضاوت به دوش شما . فقط توجه شما رو به  عکس جلب می‌کنم ، الباقی ماجرا و قضاوتش با شما .............

پنجشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۹

امیر صدر الدین پایدار مقدم  (معروف به حاجی پایدار )  یکی‌ از عوامل لباس شخصی رژیم پناهنده شد

امیر صدر الدین پایدار مقدم معروف به حاجی پایدار که در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و دولت محمد خاتمی از مهره‌های پشت پرده و سازماندهندگان جریانات هجوم لباس شخصی به تجمعات است از کشور خارج شده و در حال حاضر در یکی‌ از کشور‌های اسکاندیناوی درخواست پناهندگی اعلام نموده به این ترتیب تعداد افراد لباس شخصی که از رژیم جدا شده و به خارج از کشور پناهنده شده اند رو به افزایش است . نگاهی‌ به زندگی‌ امیر صدرالدین پایدار مقدم متولد تهران با تاریخ تولد ۱۲/۰۶/۱۳۴۸ در محله رسالت تهران در منطقه تهرانپارس است . نامبرده در سال ۱۳۶۷ به خدمت سربازی رفته و در ستاد فرماندهی لجستیک سپاه پاسداران در پادگان بلال حبشی مشغول به خدمت میشود پس از پایان دوره سربازی به واسطه حضور در جمع فرماندهان لجستیک آن زمان و رابطه تنگاتنگ و خوش خدمتی‌های آنچنانی به فرماندهان پس از اتمام خدمت سربازی به جمع نیروهای حامی‌ رفسنجانی پیوسته و به طور کاملا آمیخته به این افراد از نزدیک برخورد می‌کند و رفته رفته به عنوان یک نیروی کاملا شناخته شده در بین ما بقی افراد شناخته میشود و به عنوان سر تیم اکیپ مبارزه با جمع آوری ماهواره شده و در طی ساللهای خفقان دوران هاشمی خدمات ارزنده ایی را به گروه و دسته خودش در گروه فشار وابسته به دار و دسته هاشمی رفسنجانی انجام میدهد . با پایان گرفتن دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و با به روی کار آمدن دار و دسته خاتمی نامبرده از قدرت قبلی‌ خود تنزل کرد و در جمع نیروهای بسیج که به طور مستقیم با نیروی موسوم به (( نوپو )) در نیروی انتظامی کار میکردند پیوست و در هجوم گسترده به دسته‌های دانشجویی و خرابکاری در محیطهای آموزشی و آکادمیک نقش بسیار ارزنده ایی را ایفا کرد به طوری که یادم هست نامبرده در همایش سراسری بسیج به سمت فرمانده پایگاه مقاومت بسیج امام علی‌ منصوب شد و در آن همایش هم حسابی‌ از وی تقدیر و تشکّر شد و تعداد ۵ سکه بهار آزادی به همراه بلیت رفت و برگشت به مشهد هم به عنوان هدیه خوش خدمتی به وی دادند ، در آن زمان من به عنوان مسول پوشش تلویزیونی آن برنامه در تالار کوثر حضور داشتم و از سردار فتحی پرسیدم که این بابا کی‌ هست که بلیت مشهد با هوپیما دریافت می‌کند !؟ نیرو گویا پولدار شده ؟ ایشان در جواب گفتند میدونی ۱۱۸ چی‌ هست ؟ با خنده گفتم بله : اطلاعات تلفن هست سردار ، ولی‌ چه ربطی‌ به سؤال من داشت ؟!! سردار فتحی گفت این بسیجی‌ ۱۱۸ مفقودین دانشجویی هست که در زندان هستند (( اون زمان چون خود من هم در بسیج بودم و در قسمت اطلاعات بسیج هم برو بیایی داشتم و یک حزب الهی سر سخت بودم تونستم این جواب رو از سردار فتحی که در اون زمان جانشین فرمانده حفاظت و اطلاعات بود بشنوم )) حالا چند سال از اون زمان می‌گذره و من ۳ روز فهمیدم که بله : امیر صدرالدین پایدار مقدم یا همون حاجی پایدار هم گویا از دست این سیستم به تنگ اومده و از ایران زده بیرون و حالا هم در یکی‌ از کشورهای اسکاندیناوی که هنوز نفهمیدم کجاست اومده و اعلام پناهدگی کرده و نمیدونم که آیا جواب گرفته یا نه ؟ در هر صورت اطلاعات این فرد میتواند در جهت روش کردن ابعاد فجایع نیروهای لباس شخصی‌ علی‌ الخصوص در زمان رفسنجانی و پس از آن در زمان خاتمی مثمر ثمر برای ارگانهای حقوق بشری باشد . در هر حال جدا شدن این مهره از جمع حزب الهی‌های ایران بسیار گران تمام خواهد شد و احتمالا ایران هم به دنبال برقراری ارتباط با کشورهای اروپایی برای باز پس گیری این فرد خواهد بود چون اطلاعات این فرد میتواند سند محکمی بر جنایات رژیم فاسد اسلامی باشد . توسط تنی چند از دوستان در داخل کشور توانستم از صحت خروج این فرد کسب آگاهی‌ کنم که مبادا با توجه به نوع وبلاگم که افشا گری در خصوص جنایات رژیم است خبر نادرست باشد و تازه متوجه شدم که این فرد نزدیک به ۳ سال است که از ایران خارج شده و فقط توانستم یکی‌ از تصاویر این فرد را بدست بیاورم که برای شناسای در این وبلاگ قرار میدهم ، خودم آخرین بار امیر صدر الدین پایدار مقدم را در دادگاه انقلاب زمانی‌ که برای محاکمه به دفتر قاضی حداد برده میشودم دیدم که در حال چای خوردن با قاضی حسن زارع دهنوی ملقب به ( حداد ) بود و زمانی‌ که من را با لباس ۲۰۹ دید گفت : سزای خائن مرگ است و از دفتر حداد خارج شد . حالا بسیار دوست دارم از او نشانی‌ پیدا کنم و این سؤال را از او بپرسم که سزای او چیست ؟ لطفا در صورت شناسایی این تصویر لطف کرده و اگر هر کسی‌ اطلأع یا خبری از این فرد داشت حتما به من هم خبر بدهد .

چهارشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۸۹

کمی‌ با شهرام امیری از دروغ تا واقعیت
چند مدت است که در فهرست اخبار ایران چه در رادیو و تلویزیون و چه در روزنامه‌ها و هفته نامه‌ها و ماهنامه‌ها و غیره صحبت از فردی به نام شهرام امیری است که گفته میشود در سفر زیارتی به مکه در شهر مدینه از سوی نیروهای عملیاتی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ( C.I.A ) به دلیل داشتن اطلاعات هسته ی ربوده شده و به کشور آمریکا انتقال داده شده است ، این موضوع از سوی مقامات آمریکائی در ابتدا نفی شد ، مدتی‌ بعد مورد قبول واقع شد ، مدتی‌ بعد تر هم عنوان شد که شهرام امیری خودش از کشور آمریکا تقاضای پناهندگی کرده و به آنجا عزیمت نموده و اطلاعات بسیار مفیدی هم در خصوص مسائل اتمی‌ ایران به کشور آمریکا داده و در حال حاضر هم به صورت بسیار آزادانه در کشور آمریکا در حال زندگی‌ می‌باشد و از سوی مقامات و دولت آمریکائی هم هیچ گونه مشکلی‌ برای وی بوجود نیامده است . اما در همین بین و به طور بسیار ناگهانی شهرام امیری در یک فیلم ویدیویی که از طریق اینترنت به دست آمده عنوان می‌کند که از دست نیروهای آمریکائی فرار کرده و در حال حاضر در جای امنی‌ قرار دارد !! این نوع فیلم در چند نوبت به ایران ارسال میشود و در این بین هم صدا و سیما آنرا در بخش‌های مختلف خبری خود پخش می‌کند و مقامات دولتی ایران هم کشور آمریکا را به آدم دزدی میکنند !! در این بین چند نکته بسیار اساسی‌ و بسیار مبهم وجود دارد که در زیر به آنها اشعار میشود و نظر خوانندگان محترم را به مطالعه دقیق این چند مورد جلب می‌کنم سپس با قضاوت با شما و عقل و منطق شما که چه کسی‌ راست میگوید و چه کسی‌ دروغ ...
**************
نکته اول : شهرام امیری کیست ؟ این فرد به عنوان محقق و استادیار در دانشگاه صنعتی مالک اشتر مشغول بکار میباشد و تحت هیچ شرایطی داری اطلاعات اتمی‌ نیست چون در زمان ۹ سال سابقه‌ کار در این دانشگاه هیچ وقت نه به عنوان مهمان و نه به عنوان کارمند یا محقق در سازمان انرژی اتمی‌ ایران کار نکرده است و تمام سنوات خدمتی خود را در این دانشگاه و همچنین برای مدت زمان کمی‌ در ( ساصد * سازمان ساخت صنایع دفاعی ) مشغول بکار بوده است و اینکه عنوان شده این فرد دانشمند اتمی‌ است تحت هیچ شرایطی درست نیست و حتی رئیس سازمان انرژی اتمی‌ ایران هم به طور رسمی‌ این مورد را در روزنامه جام جم ایران وابسته به صدا و سیما مردود اعلام کرده و عنوان کرده که این فرد به سازمان انرژی اتمی‌ ایران وابسته نیست .

نکته دوم : تمام افرادی که به مکه رفته اند به طور کامل میدانند که شرایط ایرانیان در مدینه و مکه با تمام افرادی که برای زیارت آمده اند بسیار فرق می‌کند چه از نظر هتل و اسکان و اقامت و چه از نظر برنامه‌های جانبی شامل اعمال حج و همچنین برنامه‌های جانبی آن که شامل تهیه و تدارک راه توشه سفر است برای خانواده‌های افراد حاضر و تمام حجاج ایرانی در کشور عربستان به خاطر وجود راوبط و معاهدات خاص بسیار دقیق و پیشرفته است و به همین دلیل دفتر نمایندگی رهبری در امور حج و زیارت به طور کامل در تمام ماه‌های سال در مدینه ، ریاض ، مکه ، مستقر و دایمی است و تحت هیچ شرایطی تعطیلی ندارد ، و این افراد به طور کامل به روی تمام رفت و آمدهای ایرانیان حاجی در عربستان دقت داشته و تمام این اعمال را به طور کامل کنترل میکنند و هیچ ایرانی‌ نمیتواند در کشور عربستان پا از پا فراتر بگذارد و مثلاً بخواهد کار نا‌ ثوابی انجام دهد !؟ پس این امکان که شهرام امیری توسط نیروهای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(C.I.A) در خاک کشور عربستان ربوده شده باشد بسیار محال و غیر ممکن است ، چون علاوه بر تمام این تشریح موقعیت در عربستان در مورد حجاج ایرانی عربستان در داخل فضای حرم و تمام اطراف و اکناف آن دوربینهای مجهز بسیار پیشرفته مدار بسته قرار داده که هیچ چیز از نظر و دید ( شرطه‌های عرب ) پنهان نمیماند ، پس اگر این فرد ربوده شده در کجا ربوده شده و به چه نحوی که از دید این دوربینهای پیشرفته باز مانده است و هیچ سر نخی از این فرد در زمان مفقودی موجود نیست ؟

نکته سوم : با توجه به شرایط خاص ایران در رابطه با امور حجاج چرا زمانی‌ که این فرد مثلاً مورد ربایش قرار گرفته است از طرف نماینده حجاج ایرانی در هتل محل اقامت این فرد هیچ گزارشی به بعثه رهبری داده نشده و در همان شب سفارت ایران هم در جریان این امر قرار نگرفته است و هیچ گونه گزارشی نیز در دست نیست ؟

نکته چهارم : افرادی که به سفر حج رفته اند میدانند که فرودگاه کشور عربستان از یک پادگان نظامی هم مجهز تر است و تحت هیچ شرایطی امکان ورود و خروج به داخل آن بدون اوراق هویت برای افراد عادی و مدارک معتبر برای افراد شاغل میسر نمیباشد ، حتی اگر کسی‌ بخواهد از رتیق ( V.I.P) در مسیر مشخص شده حرکت کرده و به سمت یک هواپیما برود با آنچنان بوق و کرنایی همراه هست که بیا و ببین و اصلا تحت هیچ شرایطی امکان سوار شدن به هواپیما بدون سر و صدا نیست پس چگونه شهرام امیری مورد ربایش قرار گرفته و بدون سر و صدا سوار به هواپیما شده است و به کدام مقصد مگر پرواز مستقیم از ریاض به نیویورک هست ؟

نکته پنجم : تمام افرادی که دارای سمت مهمی‌ هستند و به سفر حج اعزام میشوند در شرایط بسیار امنیتی قرار میگیرند و در اکثر موارد بسته به نوع موقعیت شغلی‌ افراد برای آنها چیدمان امنیتی قرار میدهند چه به صورت ( محسوس ) و چه به صورت ( نامحسوس ) و تحت هیچ شرایطی اجازه ندارند که از برنامه‌هایی‌ که به آنها دیکته میشود پا فراتر بگذارند در غیر اینصورت به دلیل تمکین از دستورات عوامل امنیتی بلافاصله به کشور بازگردانده میشوند ! تمام افراد دارای پست مهم به صورت جدا از کاروانهای افراد معمولی به حج اعزام میشوند قبل از اعزام تمام وسایل آنها به شدت کنترل میشود ، این افراد تحت هیچ گونه شرایطی اجازه حمل کردن کارت شناسایی را با خود ندارند و در زمان رسیدن به مقصد مورد نظر این افراد در قالب یک گروه چند نفره با حضور و محافظت نا‌ محسوس افراد امنیتی در داخل خودشان در طول تمام مسیرهایی که حرکت دارند مشایعت میشوند و اتنها اوراق هویتی این افراد که همانا پاسپورت این افراد هست در دست یک نیروی امنیتی بوده و این افراد تحت هیچ شرایطی مجوز حمل کردن پاسپورت خود را ندارند .

حال  با این تفاسیر خودتان قضاوت کنید که چگونه شهرام امیری اگر دانشمند هسته ایی بوده است چگونه ربوده شده است ؟ ! ؟

دوشنبه، تیر ۲۱، ۱۳۸۹

غزه کجا و ما کجا .
 چندی است که به سر دامداری نظام سر تا پا دروغ جمهوری اسلامی ایران و در راه کسب منافع و درامد بیشتر و خود شیریرنیهای بیش از پیش آقای رئیس جمهور در سطح جوامع پاچه خواری چون ترکیه و سایر هم پیمانان کثیف و بد ذات ایران در سطح منطقه با بوق و کرناهای این مثلاً مهندس جانی که بدبختانه نام ریاست جمهوری ایران را هم به یدک می‌کشد یک عده ملت از همه جدا بی‌ خبر دور هم جمع شده و نوای یا غزه یا غزه سر میدهند ، آقایان سر دمدار حکومت ایران هم از آنجائی که به فکر تلاش برای مردم ایران باشند و به قول معروف به ضرب المثل قدیمی‌ ایرانی‌ که میگوید : چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است را به خوبی‌ و به نحو احسنت انجام دهند در صدد بر آمدند تا با جمع کردن و به تاراج بردن سرمایه‌های ایران و به قول معروف از گلوی ایرانی‌ زدن و به گلوی لبنانی ریختن کشتی درست کردند و به سمت آبهای غزه به حرکت در آوردند و آن چنان در ایران نوای غزه غزه سر دادند که بیا و ببین . و هر کسی‌ هم در داخل خاک ایران از طریق رسانه مرکزی دروغ پخش کنی‌ ایران که خود من هم سالها در آن کار کردم یعنی همان صدا و سیما تکه‌های میکس شده تصاویری را می‌دیدند که نه سر داشت و نه ته و به نام غزه به خورد مغز مردم ایران داده میشد و از انساندوستی و رقت قالب ایرانیان سؤ استفاده میشد به جای استفاده ، کشتی حامل کمک به غزه را روانه آبهای آزاد کردندند اما این مطلب به اینجا ختم نمی‌شود و برای روشن ساختن ذهن افرادی که فقط با استفاده از جنگ روانی‌ در صدا و سیمای ایران از گلوی زن و بچه‌شان زدند و مثلاً میخواستند به مردم لبنان کنند چند تصویر را نشان میدهم تا این افراد بدانند که با دروغ پردازیهای ایران از گلوی خودشان نزنند و به گلوی مردم لبنان و فلسطین بریزند . دولت ایران از سرمایه‌های مردمی میدزدد و به گلوی دولتی می‌ریزد که کوچکترین تفریح‌شان همین تصاویری است که می‌بینید و با پول چه کسانی‌ با پول من و شما پس بدقت نگاه کنید ، اگر این تصاویر کمی‌ دور از ادب و نزاکت است و به حال و هوای این وبلاگ کاملا سیاسی نمیخورد بایستی ببخشید .
اینجا ایران است

 قوانین الهی در آن

به شدت ا جرا میشود

این هم..

 نمونه کامل و بارز آن.
این تصویر را حتما به خاطر بسپارید
  در صدد شناسایی این فرد
 هر چقدر که میتوانید تلاش کنید ،
 این تصویر مربوط به یکی‌ از نیروهای لباس شخصی‌ رژیم  است.


برای آگاهی‌ بیشتر از این متن صفحه اول روزنامه اعتماد ملی

‌ در مورد ادعای شیخ مهدی کروبی در تبریز ،

 بهتر است این روزنامه را هر طوری شده بدست بیاورید ،

 این روزنامه در همان سأعات اولیه
از سراسر کشور جمع شد

از رئیس جمهور ایران یاد بگیریم
 این دلیل‌ها به عقل جن هم نمیرسد ، سیاست مدار مملکت ما را باش
این دیگه اوج دلیل و منطق یک رئیس جمهور است
وقتی‌ اوباش حکومتی از سر کلاس درس و امتحان جدا بماندند و به جای کسب علم و اخلاق دست به خون یک مشت آدم بیگناه آلوده کنند ،

 در سیستم جمهوری اسلامی ایران

به این افراد اینگونه باج داده میشود .

این تنها نمونه کوچکی از انواع تشویقات و سفارشات رایج برای ساندیس خوران حکومت اسلامی است.
نظام جمهوری اسلامی به واژه جنایت معنای تازه ای بخشیده است بیش از سه دهه بشریت متمدن ناباورانه شاهد قلع و قمح انسانهای مقیم ایران توسط این رژیم چاقوکش و آدمخوار بوده است .
 الناز بابازاده یکی از قربانیان اخیر این نظام خون آشام است جوانی که به جرم زن بودن طعمه... انسان نماهای مزدور رژیم به سردستگی یکی از" آقازاده های" سپاه پاسداران شده است به او وحشیانه تجاوز کردند و به قتل رساندندش همینک رژیم مذبوحانه به تقلا افتاده تا این جنایت فرزندان خلف خود را پرده پوشی نماید و بی شک خانواده داغدار این عزیز در حال حاضر تحت شدیدترین فشارها از سوی قاتلین فرزند خود هستند .  من بدینوسیله ضمن ابراز همدردی با بازماندگان الناز عزیز همه انسانهای شریف را فرامیخوانم که فعالانه این جنایت را پیگیری نمایند و تلاش کنند اخبار این اتفاق بزرگ را در مقیاس جهانی منعکس نمایند همچنین از شهروندان شریف و مبارز تبریز و حومه دعوت میکنم به شدت هرچه تمام تر با این جنایت برخورد نموده تا معرفی قاتلین واقعی الناز از پای ننشینند این جنایت بزرگ باید پاسخ درخوری دریافت کند با امید به پیروزی قریب الوقوع ما مردم ..
مرحومه الناز بابازاده اهل و ساکن شهر تبریز بوده و جسدش در حوالی گورستان تبریز پیدا شده است ، قاتل این مرحومه فرزند یکی‌ از سرداران سپاه تبریز است که در حال حاضر سپاه پاسداران تبریز و فرماندهی نیروی مقاومت بسیج ناحیه تبریز شدیداً بدنبال سر پوش گذاشتن به این موضوع میباشند.