امسال هم تمام شد ؛ این سال نیز با تمام خوبیها و بدیهایش گذشت ؛ با تمام خاطرات تلخ و شیرین ؛ با تمام اشکها و لبخندها ؛ با نبودن آنهایی که در سر سفره هفت سین قبل بودند ولی حالا نیستند و بودنشان بیشتر از قبل احساس میشود ؛ با تمام دلتنگیها ؛ با آرزوهایی که دوست داشتیم به آنها برسیم اما دست قضای طبیعت و خیلی چیزها مانع از بر آورده شدن آن آرزو و خواسته ما شد . امسال هم رفت همانطور که سالهای گذشته آمدند و رفتند ؛ سال جدید هم میاید و چند صباح دیگر باید برای رفتن این سال جدید اگر باشیم مطلب بنویسیم ؛ جهان در گذر است ؛ عمو نوروز ما سالهاست که میاید و میرود و در هر بار آمدنش برای ما خاطرات تلخ و شیرینی بجا میگذارد ؛ سال ۸۸ هم یکی از همان سالها بود ؛ تا ببینیم که سال ۸۹ چه ره آوردی برای شما و من دارد . امید که هر چه هست ;
شادی ؛ سلامتی ؛ پیروزی ؛ بهروزی ؛ خنده ؛ و هزاران هزار آرزوی زیبا برای شما دوستان و عزیزان
هر روزتان نوروز ؛ نوروزتان پیروز
خداوندگار خورشید و ماه نگاهبان لحظه لحظه ایامتان ؛ درخشش خورشید نور جمعتان ؛ پرتو ماه و چشمک ستاره پیشکش چشمانتان و سفره زندگیتان همیشه با طراوت ؛ همچون ماهی قرمز تنگ بلور سفره هفت سینتان .
آرزومند آرزوهای زیبایتان
پوریا نژادویسی
(بیست و نهم اسفند یک هزارو سیصدو هشتادوهشت)