ماجراهای حاج حسین آقا ضراب و آقا زاده محترم
نگاهی اجمالی به وضعیت تجاری حاج حسین ضراب
و
رضا ضراب ( متهم پولشویی در ترکیه ) در ایران و ترکیه
بخش دوم ( حسین ضراب )
در قسمت اول تا آنجا مطلب عنوان شد که حسین ضراب توانست در کمتر از ۵ سال کارخانه و مجتمع عظیم فولادی خود را بدون دخالت و سهامداری حتی یک ارگان دولتی به مرحله بهره برداری برساند .
وی در همان مراسم افتتاحیه به خاطر خوش خدمتی مجدد از آب گل آلود ماهی گرفته و با توجه به زلزله شدیدی که در استان آذربایجان شرقی رخ داده بود عنوان میکند به یمن افتتاح این مجتمع عظیم کارخانه تولید فولاد و به دلیل زلزله شدیدی که در استان اتفاق افتاده است مبلغ پنج میلیارد ریال معادل پانصد میلیون تومان کمک بلا عوض به مناطق زلزله زده پرداخت میکند اما هیچ گاه این پول در ستاد بازسازی مناطق زلزده استان آذربایجان شرقی دیده نشد و فقط تعریف آن صورت پذیرفت و از طریق رسانههای حکومتی در صدر خروجی اخبار قرار گرفت . کاری کاملاً بعید و دور از ذهن که هم پوشش خبری در سطح وسیعی برای افتتاح یک مجتمع عظیم کاملاً خصوصی و بدون سرمایه گذاری دولتی و از طرفی دیگر در همان روز افتتاح اعلام کمک چند صد میلیون تومانی توسط صاحب همان شرکت و کارخانه
اما حالا آن مبلغ کلان کجاست و چه شده ( پیداکنید پرتقال فروش را )
کارخانه عظیم فولاد کاوه تیکمه داش به شماره ۳۵۳ در تاریخ ۸۷/۰۲/۲۲ به ثبت رسیده است
نکته جالب توجه اینکه هنوز کلنگ افتتاح به زمین نخورده کارخانه مذکور شماره ثبت هم دریافت کرده است یعنی به عبارتی دیگر هنوز دستگاه نیامده و هیچ سقف و ستونی بر قرار نشده سازمان استاندارد ، وزارت صنایع و معادن و تمام ارگانهای ذیربط تأیید کردند که کیفیت تمام محصولات درج یک ، فاقد هیچ گونه مشکل از نظر کمی و کیفی بوده و دستور ثبت کارخانه را هم صادر کردند !!!!!!!!!????????
مدیر عامل حسین ضراب و رئیس هیت مدیره رضا ضراب فرزند وی که متولد ۱۳۶۲ هجری شمسی در شهر تبریز است .
اما موضوع به همین جا ختم نمیشود و سوالات زیادی در ذهن بوجود میاید که این فرد بدون دریافت حتی یک ریال وام ، بدون مشارکت دولتی ، بدون اخذ فاینانس ، با این همه تحریم کالاهای صنعتی برای کشور ایران و خیلی از این سوال و جوابهای بیشمار چگونه توانست این مجتمع عظیم فولادی را در کمتر از ۵ سال به بهره برداری برساند و لوازم و تجهیزات مورد نیازش را از کجا تهیه کرد که اغلب آنها در لیست تحریمهای ایرانی هستند . و وی بدون هیچ گونه مشکلی توانست از موانع این چنین عظیمی در پیش پایش عبور کرده و کارخانه ای احداث کند که فقط ۲۲۰۰ پرسنل دارد در حالی که در حال حاضر بخش اعظمی از کارخانه ذوب آهن اصفهان به دلیل از کار افتادگی دستگاهها و کورهها و ریلهای دوار کوره گداخت که تماماً در لیست ابزار تحریمی ایران است از حالت بهره برداری به حالت از کار افتادگی در آمده و ساخت و تکمیل و تعمیر آنها از عهده مدیران و مهندسانش بر نمی آید ، اما حاج حسین ضراب به راحتی این چنین کارخانه عظیمی را در ظرف کمتر از ۵ سال به بهره برداری خط تولید رسانده آنهم یک کارخانه کاملاً خصوصی را ولی ذوب آهن اصفهان در حال حاضر ۲۷ درصد خط تولیدش به دلیل وجود ابزار و ادوات و دستگاههای تحریمی از کار افتاده است ؟
چرای این ماجرا و چگونگی آن و ارتباط این فرد با پشت پرده جریان دولت نهم چیست در قسمت بعدی توضیح داده میشود
پایان بخش دوم
این داستان ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر