کل نماهای صفحه

شنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۹


باز هم رحیم مشایی خبر ساز شد 
روزنامه جام جم در شماره امروز خودش مطلب جالبی‌ به نقل از سایت رسایی نماینده تهران با این عنوان زده بود ؛ که در زیر کلّ متن نامه رأ برایتان درج می‌کنم خودتان بخوانید و قضاوت کنید

حجت الاسلام حميد رسايي درباره اظهارات رئيس دفتر رئيس جمهور مبني بر اقناع، عذرخواهي‌ و طلب حلاليت او و روح اله حسينيان از نامبرده واكنش نشان داد و در وبلاگ خود نوشت: خوشبختانه مردم دينشان را از مشايي ها نمي‌گيرند، کما اين که خانه هايشان را بر اساس نقشه رسايي ها بنا نمي‌کنند. به گزارش جام جم آنلاين و به نقل از وبلاگ شخصي حميد رسايي نماينده مردم تهران درمجلس شوراي اسلامي، متن پاسخ رسايي به ادعاي اخير مشايي به شرح ذيل است:  موضوع ديدار جمعي از دانشجويان نخبه با آقاي مشايي و طرح ادعاهايي از طرف آقاي مشايي درباره برخي از دوستان و از جمله بنده ، پيگيري هاي متعددي را از سوي خبرنگاران و دوستان مختلف به صورت حضوري و تلفني در پي داشت که تاکنون از پاسخ به آنها طفره رفتم ، به اين اميد که شايد آقاي مشايي خودشان توضيحاتي در باره اين ديدار و مسائل مطروحه در آن ارائه دهند اما از آنجا که چنين نشد و ظاهرا ادعاي اقناع ما و عذرخواهي از ايشان و... نيز از طرف ايشان مطرح شده ، علي رغم ميل باطني ام مجبورم باز هم درباره آقاي مشايي بنويسم !  « بنا بر اخبار منتشر در سايت ها و روزنامه ها يکي از دانشجويان حاضر در جلسه طي مصاحبه اي گفته است: " آقاي مشايي در اين جلسه همچنين مدعي شد که آقايان رسايي و روح‌الله حسينيان از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي پس از يک جلسه گفتگو با مشايي، از وي عذرخواهي و طلب حلاليت کرده‌اند. به گفته اشتري، مشايي خاطرنشان کرده است که روح‌الله حسينيان بعد از جلسه به وي گفته «شما که اينقدر خوب اقناع مي‌کنيد چرا حرف‌هايتان را رسانه‌اي نمي‌کنيد تا ذهنيت منفي مردم نسبت به شما برطرف شود؟» اين دانشجوي دانشگاه تهران با اشاره به نقل قول ديگري از رسايي توسط مشايي مبني بر اينکه «آقاي مشايي اين حرف‌هايي که اينجا زديد را بيرون هم بزنيد. ما اقناع شديم» تاکيد کرد: بايستي صحت و سقم اين نقل قول‌ها از حسينيان و رسايي توسط مشايي مورد بررسي قرار گيرد." روشن است که اگر ما در خصوص موضوعاتي اشتباه کرده باشيم ، بايد از آن عذر بخواهيم و طلب حلاليت کنيم اما تاکنون چنين اتفاقي درباره آقاي مشايي نيفتاده است ! بنده و برخي از ديگر دوستان جريان عدالت خواهي که امروز خود را ملزم به دفاع از کليت عملکرد دولت عدالت طلب و بويژه شخص رييس جمهور مي دانند ، معتقديم آقاي مشايي به دليل ورودش در مباحثي که تخصصي در بيان آنها ندارد ، هزينه هاي اضافي را به اين جريان وارد مي کند . طرح اين مباحث نيز در حال حاضر هيچ ضرورتي ندارد و از جمله بارهاي بر زمين مانده نيست واگر هم باشد ؛ طرح آنها وظيفه امثال آقاي مشايي نيست ، مضافا بر اين که در مواقعي اساسا مباحث طرح شده از سوي ايشان - مثل پايان دوره اسلام خواهي و يا دوستي با مردم اسرائيل - غلط است . جلسه چندتن از دوستان نماينده با ايشان نيز با همين رويکرد و به منظور تذکر و درخواست توضيح و اصلاح روش بيان در خصوص برخي از مواضع ايشان بود . در اين جلسه چند ساعته مسائلي مطرح شد که در خصوص غيرواقعي بودن آن با هم اشتراک نظر داشتيم که البته نمي شود اسم اين اشتراک نظر را اقناع گذاشت مثل عناويني چون خدايان متعدد نمي توانند عامل وحدت باشند و يا سحر کردن مشايي و ارتباط با هندوي چهارصد ساله و بشقاب خالي غذا و ... حتي در پايان اين نشست آقاي حسينيان به شوخي گفت که ما تا به حال فکر مي کرديم شما سحر مي کنيد اما حالا که خودت مي گويي دروغ است ، خب ما هم با خيال راحت نقدت مي کنيم !  اما مسائل ديگري نيز مطرح شد که ايشان حاضر به سخن گفتن درباره آنها نشد و نمي دانم با اين حساب چگونه ايشان به اين نتيجه رسيدند که ما قانع شديم ! بنده از آقاي مشايي در باره اعتقادش به اصل ولايت فقيه پرسيدم که ايشان مفصل در اين باره سخن گفت و ادله آورد اما وقتي ايشان را درباره اين توصيه رهبري که " اتقوا من مواضع التهم" خطاب قرار دادم که شما متاسفانه همواره دو پهلو سخن مي گوييد و پس از اعتراض ها اعلام مي داريد که من منظورم اين نبود و آن بود و اين شيوه بر خلاف توصيه رهبري است که فرمودند از موضع اتهام ديگران خود را دور نگه داريد که ايشان حاضر به سخن گفتن درباره آن نشد و آن را بحثي فرعي دانست ! وقتي به ايشان گفتم که نظريه پردازي و طرح مسائل ديني تنها با مطالعه کفايت نمي کند و بايد از اساتيد فن نيز بهره برده باشيد و از ايشان خواستم تا اساتيدش را معرفي کند ، باز حاضر به توضيح نشد و اين کار را ضروري ندانست و گفت شما به جاي اين که دنبال استادم بگرديد، حرفم را نقد کنيد ! نمي دانم با اين حساب چگونه ادعا مي شود که ما قانع شديم ! بله ! در پايان اين نشست ، آقاي حسينيان از ايشان خواست تا توضيحات و مسائلش را علني بگويد تا جامعه از ابهام بيرون بيايد و حرف و حديث ها کم شود . بنده نيز از ايشان خواستم تا به جاي پاسخگويي در جلسات محفلي و غيرعلني - مثل همين جلسه با دانشجويان و يا جلسه با ما - کمي وارد ميدان شفافيت شود و حتي مثل برخي از شخصيت هاي سياسي و حزبي ، جلسه پرسش و پاسخ با خبرنگاران ترتيب دهد تا فضاي اما و اگر و ابهام و درگوشي در باره مشايي بسته شود ، اما ظاهرا ايشان از اين توصيه هاي ما برداشت اقناع کرده اند.  علاوه بر اين ، بنده پس از اين جلسه چند ساعته ، به آقاي مشايي پيشنهاد کردم که با توجه به اصرارش بر سخن گفتن در باره موضوعات مختلف ديني و ايدئولوژيک ، براي اين که بهانه ها از ديگران که سخنانش را تحريف مي کنند – که در مواقعي نيز اتفاق افتاده - سايتي راه اندازي کند و بلافاصله پس از هر سخنراني ، فايل صوتي آن را در اختيار عموم قرار دهد . با اين کار البته بهانه از شخص آقاي مشايي هم گرفته مي شود تا نگويد که من چيز ديگر گفتم و يا اينگونه نگفتم و ... ! آقاي مشايي پذيرفت که اين کار را انجام دهد با اين حساب به نظرم روشن است که اين پيشنهاد ما به معني اقناع شدن نيست ولي پذيرش راه اندازي يک سايت و قرار دادن متن و فايل صوتي مورد تاييد آقاي مشايي در آن، اقناع ايشان به حساب بيايد. باز هم مانند يادداشت هاي قبل تاکيد مي کنم : آنچه من مي فهم اين است که آقاي مشايي برادري است عادي مثل بسياري از شخصيت هاي ديگر که هيچ ويژگي برجسته اي غير از خلقيات شخصي ندارند و تنها خبرسازي هاي ما آنها را بزرگ ، برجسته و سپس مسئله مي کند. اين مهندس محترم الکترونيک و درس خوانده دانشگاه اصفهان نيز اصرار دارد که از دين سخن بگويد و اساسا همين که يک مهندس الکترونيک در هر فرصتي که تريبون در اختيارش مي گذارند، از موضوعات تخصصي دين سخن بگويد را تبليغ دين مي داند ، مانند برخي از دانشگاهيان متدين ديگر که اين گونه فکر مي کنند کما اين که برخي از روحانيون متجدد هم فکر مي کنند که اگر در لباس روحانيت از مهندسي و پزشکي سخن بگويند و به مشکلات الکترونيکي مردم بپردازند و نقشه بکشند و معماري کنند و براي اين و آن نسخه بپيچند ، تبليغ دين کرده اند ! غافل از اين که هر دو گروه اشتباه مي کنند . در نهايت با توجه به وضع موجود به نظرم نبايد سخن گفتن مشايي را - با همه اشکالات وارد به او - مسأله اول کشور کنيم . خوشبختانه مردم دينشان را از مشايي ها نمي گيرند کما اين که خانه هايشان را بر اساس نقشه رسايي ها بنا نمي کنند و دارويشان را بر اساس نسخه هاي منبري ما نمي پيچند. البته ايشان بايد بپذيرد که کج سليقگي مي کند چون به جاي محافل درس و بحث و در بين اهل فن، در محافل رسمي و برنامه هاي اداري و در بين کارکنان دولت نظريه پردازي مي کند و خود را در موضع تهمت قرار مي دهد اما فعلا که مانند اکبر گنجي و دوستانش ، به انکار ضروريات دين ، انکارعصمت ائمه ، انکار امام زمان و انکار وحي بودن قرآن نپرداخته ، پس قابل تحمل است».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر