کل نماهای صفحه

دوشنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۸

حرف دل



در طول سالهایی که در ایران کار می‌کردم ؛ هیچ وقت به این روزها فکر نمیکردم در هر حال به قول قدیمیها هر چی‌ نصیب و قسمت آدم باش همون می‌شه . ناراحت نیستم اون روزها برای چند هدف تلاش می‌کردم اما حالا برای یک هدف تلاش می‌کنم ؛ و اون هم رو کردن دست کسانی‌ است که دارن خون ملت ایران رو توی شیشه میکنند. برای رسیدن به این مقصود هم تاوان زیادی دادم ؛ ولی‌ خوش حال هستم . در هر حال هر آدمی‌ توی زندگی‌‌اش ممکن اشتباه کنه و به قول معروف انسان جایز الخطاست . خوشبختانه من دستم به خون کسی‌ آلوده نیست ؛ اما برای کسانی‌ کار می‌کردم که دستشان به خون افراد زیادی آلوده بود و من امروز پس از سالها زندان و ماه‌ها کتک خوردن و شکنجه شدن الان به معنای واقعی کلمه آزاد و رها هستم و زیر یوغ هیچ ابوالبشری نیستم و دیگر کسی‌ به من کاری را دیکته نمیکند . الان خودم هستم ؛خودم برای خودم تصمیم میگیرم و از این تصمیم گیری آگاهانه بسیار خوش حال هستم ؛ الان آنطور که باید کار می‌کنم بدون هیچ سانسور و خط قرمزی ؛ بدون هیچ دغدغه از ترس توبیخ مافوق ؛ تمام تلاشم افشای سیاه کاری‌های ؛ افرادی است که به اسم اسلام و دین و خدا بلایی به سر مردم ایران میاورند که مغول هم این کارها را نکرده است . در این راه هم از هیچ کسی‌ ترسی‌ ندارم و از هیچ تهدیدی نمیترسم . برای آینکه الان تازه مزه واقعی پرواز را میفهمم و تازه فهمیدم پرواز کردن در آسمان آبی یعنی چه . این پرواز را مدیون دوستانی هستم که کمک کردند تا از ایران خارج شوم ، یادشان همیشه سبز ؛ خودم را مدیون میدانم ؛ مدیون تمام ایران ؛ مدیون تمام سالهای جوانیم ؛ مدیون سالهایی که نمیدانستم برای چه سیستم کثیفی کار می‌کنم ؛ مدیون خون دوستانم ؛ همسر و فرزندم ؛ خانواده‌ام ؛ و حالا آمده ام تا بگویم ؛ و میگویم ؛ هر آنچه را باید بگویم ؛ در این راه هم مصمم و استوارم و از هیچ چیز باکی ندارم ؛ حتی مردن . تصمیم دارم به سهم خودم خواب را از چشمان غارتگران ایران بگیرم ؛ و این کار را خواهم کرد . بقول شاعر که میگوید :
ماییم و نوای بی‌ نوایی        بسم‌الله اگر حریف مایی

در این راه هم از داخل کشور دوستان زیادی به من کمک میکنند و در واقع دارند با جانشان بازی میکنند چون اگر به دست این سیستم جلاد بیفتند کمترین مجازاتشان اعدام است ؛ ولی‌ آنها هم به این نتیجه رسیدند که این سیستم چه جلاد خون آشامی است و از هیچ کمکی‌ دریغ ندارند و به قول یکی‌ از آنها که به من گفت ( پوریا خسته شدم از این همه لجن که دور و برم رو گرفته ؛ وقتش رسیده لجن‌ها رو پاک کنم ) در حال کمک به من هستند از شما هم میخواهم که دعا کنید اونها به دست این جلاد‌ها نیفتند . من راهی‌ را انتخاب کرده‌ام که میباید خیلی‌ زود تر از اینها انتخاب می‌کردم ولی‌ خوب ضرر را از هر جا بگیری منفعت است .

 
در این راه به کمک شما هم نیاز دارم ؛ اگر مایل هستید بسم الله ؛ به آدرس ایمیل من مکاتبه کنید .

 
به امید آزادی ایران سر فراز



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر