کل نماهای صفحه

شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۸

هموطن عزيز

به جمع ما خوش آمدی ولی دير آمدی وقتی آمدی که ديگر رژيم اسلامی برايت                                                                    

نان آور نبود و وقتی آمدی که با کوشش افرادی مثل تو اين رژيم 31 سال بر سر قدرت ماند افراد بسياری کشته شدند و

بيشتر آواره

اميدوارم به انچه که کردی واقف باشی شرايت امروز ترکيه با آن زمان که من انجا بودم

خيلی فرق کرده من هم در شهر وان بودم تو هتل يلدز پالاس الان پليس به شما ميگه

که تلکست آمده و ميخوام بفرستمت به ايران در حالی که آن زمان 27 نفر از هم هتليهای

ما را شبانه به مرز بردند و برادر بزرگ من هم جز آنها بود و در کنار مرز تحويل

افرادی مثل شما دادند و بعد از انتقال به زندان خوی 2 شب بعد همکاران شما انها

را اعدام کردند

اميدوارم که سر شما اين اتفاق نياد ولی بدان که با ما و وطن ما چه کردی

به اميد روزی که بتوانم انتقام برادرم را از دوستان تو شايد خود تو بگيرم

پاينده ايران
 
سلام دوستی‌ برایم پیامی داده بود . گفتم اگر آن پیام را در صفحه وبلاگ نگذارم شاید به خودم پشت کرده باشم ترجیح دادم آن را منتشر کنم و جوابی هم به این دوست عزیز بدهم ؛ میدانم چه میگویی اما به هر آنچه که تو به آن اعتقاد داری قسم میخورم ؛ من دستم به خون کسی‌ آلوده نیست ؛ در هر حال حاضرم تو دوست گرامی‌ انتقام برادرت را از من بگیری ؛ اما تو هم به من قول بده که پس از اینکه انتقام برادرت را از من گرفتی‌ ؛ تو هم انتقام فرزند مرا از دیگران بگیری ( من فقط برنامه ساز بودم ؛ خبرنگار بودم ؛ اما قاتل نیستم ) خوش حال میشوم ایمیل تو را داشت باشم . بدرود پوریا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر