کل نماهای صفحه

سه‌شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۸

در تمام نقاط دنیا در روز رای و انتخاب رسانه های ان کشور در جنب و جوش خاصی هستند و سعی در بهتر نشان دادن حضور مردم را دارنداما در ایران پس از انتخاب خاتمی به عنوان ریس دولت تمام رشته های مسولان نظام پنبه شد و تقریبا فهمیدند که مردم ایران به دنبال ازادی هستندو سید محمد خاتمی به عنوان سوپاپ اطمینان رژیم برای دانستن اینکه مسولان بدانند که دیگر زبان و دل مردم ایران یکی نیست و از این نوع حکومت خسته شده و به دنبال رها شدن هستند عمل کرد و از ان به بعد بود که صدای خفته ملت ایران بلند شد و در گوشه وکنار کشور صدای مردم به خاطر خیلی از چیزهایی کهاز دستداده بودند بلند شد و خبر نارضایتی مردم حتی بیش از پیش به تمام نقاط دنیا مخابره شد و رسانه های خارج کشور به انعکاس این مطالب پرداختند دولت هم که وضع را این چنین اشفته دید با تشکیل جلسات مداوم به منظور پیشگیری و معکوس جلوه دادن خواسته های مردم در خصوص انچه در رسانه های غربی از ایران گفته میشد از برنامه سازانی که به اصطلاح از خودشان بودند و از هزار فیلتر عبور کرده بودند خواست که برنامه هایی بسازند که بشود از انها در مباحث خبری شبکه های تلویزیون ایران پخش شود تا به این ترتیب اثرات اخبار رسانه های خارجی خنثی شود ومبحث اصلی را بر دانشجویان قرار دادند و من هم به عنوان کسی که در بخش معاونت سیاسی سازمان کار میکردم و به عنوان یک برنامه ساز سیاسی در سازمان شناخته شده و در اغلب سفرهای دولت به عنوان مسول پوشش خبری با هئات دولت بودم ماموریت یافتم تا با حضور در جمع دانشجویان برنامه ای از انها بسازم و برای پخش به سازمان تحویل دهم اما هنوز اسم برنامه راانتخاب نکرده بودم که یک روز به من تلفن شد و گفتند تا دفتر معاون سیاسی سازمان بیا که کار واجبی داریم در ان زمان ئعاون سیاسی سازمان علی اقامحمدی بود من حقیقتا ترسیدم با خودم گفتم چه شده و از ساختمان محل کارم به سمت ساختمان شیشه ای براه افتادم زمانی که به دفتر رسیدم و وارد شدم دیدم چند نفر با لباس نظائی سپاه در دفتر هستند و تا من وارد شدو ئسول دفتر گفت ایشان هستنند و ان افراد با من احوال پرسیاان چنان گرئی کردند که من خودم شک کردم که نکند من با اینها دوست قدیمی اهستم و خودم یادم نیست به هرحال به صحبت نشستیم تا اقا محمدی ما را به اتاق خودش دعوت کرد و تازه انجا فهمیدم که موضوع از چه قرار است و من برای چه اینجا هستم و چه خبر است در ان جلسه به من گفته شد که چون این اقای خاتمی یک سری حرف زده که دانشجویان تشویق به شورش بر علیه نظام شده و داد ازادی سر میدهند ما از شما میخواهیم برنامه ای با عنوان دانشجویان انقلاب چرا؟ بسازید و به ما بدهید که ان را از سیماپخش کنیم و من هم قبول کردم و یک برنامه سفارشی را شروع به ساخت کردم ............(پایان قسمت اول)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر