کل نماهای صفحه

شنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۸



دستگیری زنان در دهه 60، با فشارهای گوناگون فیزیکی، روانی و فردی صورت
می­گرفت. پاسداران و ماموران رژیم در انظار عمومی با ایجاد جو رعب و وحشت
در میان مردمی که گاها به کمک شتافته بودند و به دستگیری اعتراض داشتند
با استفاده از عباراتی مانند «این زن فاحشه است، بدحجاب است، خراب است و
مسلح است.» از اعتراض مردم جلوگیری کرده و زندانی را به محل بازداشت
انتقال می­دادند ،در محل بازداشتگاه­(زندان موقت) ابتدا به طور چندش­آور
بدن زن زندانی توسط زن پاسداری بازرسی می­شد، گاها سینه، کمر و شکم را
چنگ زده و می­گشتند و با انگشت قسمت حساس بدن را لمس و بازرسی می-کردند
ادامه گشت بدنی و فشار روانی به این­ها محدود نمی­شد. کتک، ضرب و شتم با
آلات قتاله، یعنی اسلحه و چوب­های کلفت که به گفته خودشان "خر کش و سگ
کش" بود و با ضربه زدن پوتین سربازی به اندام تناسلی زن زندانی توسط
پاسدار مرد، انجام می­گرفت. این نمونه آخر به صورت فردی گزارش شده است و
شکل عام به خود نداشت هر چند که آزار و فشار روانی به وفور در زندان
اعمال می­شد.

یک نمونه: در اتاق بازجویی، مرد پاسداری موهای زن زندانی را به دست گرفته
و مدام به میزی می­کوبد؛ یا الله اعتراف کن دوستات کیانند؛ یا الله وصیّت
نامه بنویس؛ موقعی که بازجویی تمام می­شود پاسدار خودکاری به دست زن می­
دهد تا مبادا دست نامحرم زن با دست او تماس پیدا کند.

نمونه دیگر: یا در روی تخت شکنجه بازجوی مرد روی پاهای زندانی زن می­
نشیند تا کابل به درستی و به کفایت به کف پا اصابت کند. وقتی شکنجه به
اتمام می­رسد مرد بازجو از روی پا بلند می­شود و سر شلنگ را به دست زن می­
دهد و می­گوید «دستتو به من نمی­زنی­ها» یعنی فاصله­ای را بایستی زن
زندانی حفظ می­کرد. تا چند لحظه قبل مرد بازجو، روی پا و دهان زن زندانی
نشسته بود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر